فروزان کوچولوی منفروزان کوچولوی من، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

دختر کوچولوی من

زمستان سرد 95

فروزانم؛ توی روزهای سرد زمستونی خونه ما با وجود تو پر از حرارت و گرمیه......همیشه باش علاقه فروزان به نمازخوندن.... فروزان و کتابهایی که این روزها و شبها بار ها و بارها براش خونده میشه....خودش همه شعرهاشو حفظه و صفحاتو باز میکنه و میخونه ی روز برفی و زیبا.. علاقه زیاد فروزان به دستگاه های عابر بانک.....هر جا که میبینه وامیسته و میگه کار دارم!!! داشتیم میرفتیم سمت گرگان که اینجا فروزان دنبال ردپاهایی که روی برفها جا مونده میگرده.. اینجا هم داره واسه حیوونای جنگل غذا میریزه تا بیان و پیدا کنن و بخورن فروزان و شیرین کاریهاش علاقه زیادی به برچسب داره و ی کار تشویقی و...
28 اسفند 1395

تولد سه سالگی فروزان جونم

فروزان عزیزم؛ سه سال خندیدی و با خنده هایت دل کوچک خانه ما شاد شد.... سه ساله که رنگ و بوی خانه ما، رنگ شور به خود گرفته و ثانیه ها تند وتند روی ساعت آویخته به دیوار اتاق می دوند.... این روزها خونه همیشه تمیز و مرتب نیست و پر شده  از رنگ های قشنگ اسباب بازیهایت... رخت اویز خونمون پر از لباسهای کوچولوی رنگارنگ و خوشگله...... این روزها همش حرفهای شیرین و جدیدی توی خونمون زده میشه و هر روز ما منتظر تازه هایی از تو هستیم.... این روزها باید خیلی مراقب رفتارمون باشه چون یکی هست که مدام مارو زیر نظر داده و کارامون و حرفهامونو میفهمه..... این روها من با تو خیلی شادم.....   خدارو شکر که هستی......
22 اسفند 1395
1